ORIGINAL_ARTICLE
بررسی قالبهای معنایی و روشهای بیان جهت در فعلهای حرکتی فارسی: آمدن و رفتن
پژوهش حاضر، با تمرکز بر دو مسیر بالا و پایین و ترکیب این دو با فعلهای حرکتی رفتن و آمدن، کوشیده است تا قالبهای معنایی فعلهای ساختهشده از این دو مسیر را در دو زبان فارسی و انگلیسی با یکدیگر مقایسه کند و به اینترتیب، کارایی پایگاه شبکۀ قالبی را برای توصیف زبان فارسی بررسی نماید. بدینمنظور، تعداد (120) جمله شامل فعلهای مسیرنمای پیشگفته از پیکرة اصلی بیجنخان استخراج و سپس سعی شد با استفاده از پایگاه شبکة قالبی، قالبهای معنایی هرکدام از این افعال با معادل انگلیسی آن مقایسه شود. درنهایت نگارندگان با مقایسة قالبها به این نتیجه رسیدند که شبکة قالبی برای آندسته از فعلهای مسیرنمای فارسی که مسیر یا جهت را در قید پیشوندی فعل کدگذاری میکنند، قالب متفاوتی با معادل انگلیسی آن دارد؛ ازسوی دیگر، در نوشتار پیش رو به روابط استعاری این افعال با قالبهای معنایی دیگر نیز اشاره شد و بهطور کلّی این نتیجه بهدست آمد که زبان ویژهبودن این نوع رابطه و همچنین بازنمود نحوی متفاوت افعال و کدگذاری مختلف جهت در آنها، بیانگر لزوم درنظرگرفتن تفاوتهای زبانی بهمنظور کارایی بیشتر شبکۀ قالبی برای توصیف زبانهای دیگر است.
https://jlw.razi.ac.ir/article_1527_060006ed41b7d76a56be95ae805f1059.pdf
2020-09-22
1
11
10.22126/jlw.2020.4754.1380
مسیر
جهت
فعل حرکتی
شبکة قالبی
قالب معنایی
زلفا
ایمانی
zolfa.imani.1985@gmail.com
1
دانشجوی دکتری زبانشناسی، دانشکدة زبانهای خارجی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.
LEAD_AUTHOR
رضوان
متولیان نائینی
r.motavallian@fgn.ui.ac.ir
2
استادیار گروه زبانشناسی، دانشکده زبانهای خارجی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.
AUTHOR
آریانپور، عباس و منوچهر آریانپور (1386). فرهنگ فارسی - انگلیسی جیبی آریانپور. تهران: امیرکبیر.
1
ازکیا، ندا (1391). واژگانیشدگی در فعلهای حرکتی فارسی: الگویی تازه. زبان و زبانشناسی، 8 (15)، 83-104.
2
اسلامیپور، نجمه و محمدحسین شرفزاده (1398). مقایسه افعال حرکتی در دو زبان فارسی و انگلیسی ازدیدگاه شناختی و ردهشناختی. زبان پژوهی، 11 (31)، 223-246.
3
حامدی شیروان، زهرا و شهلا شریفی (1393). بررسی ردهشناختی مقولة «قمر» در ساخت رویدادی افعال حرکتی در زبان فارسی. جستارهای زبانی، 5 (18)، 71-89.
4
سیدان، الهام (1398). بررسی افعال حرکتی در شرح شطحیات روزبهان بقلی با رویکردی شناختی. متنشناسی ادب فارسی. 11 (41)، 109-125.
5
شاهحسینی، فائقه؛ بلقیس روشن؛ نرجسبانو صبوری و آرزو نجفیان (1396). بررسی گذرایی فعلهای حرکتی در زبان فارسی. جستارهای زبانی، (7)، 117-136.
6
عموزاده، محمد و رضا سلطانی (1391). رویکردی شناختی به چندمعنایی: مطالعة موردی فعل حرکتی «آورن». مجموعهمقالات سومین هماندیشی معناشناسی (بهکوشش سپیده عبدالکریمی)، (صص 233-256). تهران: نشر نویسة پارسی.
7
گلفام، ارسلان؛ آزیتا افراشی و غزاله مقدم (1392). مفهومسازی افعال حرکتی بسیط زبان فارسی: رویکردی شناختی. مطالعات زبانها و گویشهای غرب ایران، 1 (3)، 103-122.
8
مسگرخویی، مریم (1392). بازنمود مسیر در افعال حرکتی فارسی. دستور (ویژهنامه فرهنگستان)، (9)، 74-92.
9
References
10
Akhavan, N., N. Nozari & T. Goksun. (2017). Expression of motion events in Farsi. Language Cognition and NeuroScience, 32 (6), 792-804.
11
Babai, H. (2011). Lexicalization of motion event in Persian. In: Theory and Practice in Language Studies, 1 (2). February 2011.
12
Feizabadi, P. S. & Pado, S. (2012). Automatic identification of motion verbs in WordNet and FrameNet. Proceedings of KONVENS, Vienna, September 19, 70-79.
13
Fillmore, C. J. (1968). The case for case. In: P. Cole, & J. Sadock (Eds.), Syntax and semantics 8: Grammatical Relations, (pp. 59-81). New York: Academic Press.
14
------------------- (1977 a). The case for case reopened. In: P. Cole & J. Sadock (Eds.), Syntax and Semantics 8: Grammatical Relations, (pp. 59-81). New York: Academic Press.
15
------------------- (1977 b). Scenes-and-frames semantics. In: A. Zampoli (Ed.), Linguistic Structures Processing (Fundamental Studies in Computer Science 5), (pp. 55-81). Amesterdam: North Holland.
16
------------------- (1982). Frame semantics. The Linguistic Society of Korea: Linguistic in the Morning Calm, 65-173.
17
------------------- (1985). Frames and the semantics of understanding. Quaderni di Semantica 6, 222-254.
18
------------------- & Atkins, B. T. S. (1994). “Starting where the Dictionaries stop: The challenge for Computational Lexicography,” In: B. T. S. Atkins, & A. Zampolli (Eds.), Computational Approaches to the Lexcon, (pp. 349-393). Oxford: Oxford University Press.
19
Imani, Z. & R. Motavallian (N.D.). Motion verbs of manner in FrameNet: A comparison between Persian and English. Kervan-International Journal of Afro-Asiatic Studies, 1 (24), 2020.
20
Safari, A. & L. Rahmatinejad (2018). Frame semantics: Applying FrameNet principles to “touring” and “travel” semantic frames in Persian. Biannual Journal of Applications of Languages Studies (JALS), 1 (1), 59-76. Autumn & Winter 2017-2018.
21
Talmy, L. (2000). Toward a cognitive semantics. Vol. II. Cambridge: MIT Press.
22
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی کنش گفتاری تشکر در گویش کردی ایلامی
پژوهش حاضر کنش گفتاری تشکّر را در گویش کردی ایلامی براساس نظریة کنشهای گفتاری آستین (1962) و سرل (1969) بررسی کرده است. ابزار جمعآوری دادهها آزمون تکمیل گفتمان بیستگزینهای بود که موقعیّتهایی را مجسّم میکرد که افراد بهطور معمول ابراز تشکّر میکنند؛ سپس این آزمون را (240) گویشور ایلامی تکمیل کردند. با بررسی دادهها درمجموع بیست راهبرد ابراز تشکّر شناسایی شدند که تشکّر ساده، درک زحمت و قول جبران بهترتیب بیشترین فراوانی را داشتند؛ همچنین، چهارده راهبرد مختصّ فرهنگ ایرانی و اسلامی و متأثّر از باورهای دینی تشخیص داده شدند که نُه راهبرد انواع دعاها بودند (درمجموع 7/30%) که بهطور عمده از اعتقادات و باورهای دینی سرچشمه میگیرند. پنج راهبرد دیگر نیز بیشتر جنبة اخلاقی و اجتماعی دارند و به ستایش فرد و لطف او در حقّ گوینده معطوف هستند؛ افزون بر این نتایج نشان داد که تفاوت معنیداری بین مردان و زنان و گروههای سنّی مختلف و افراد با سطح تحصیلات و مشاغل مختلف در این زمینه وجود ندارد.
https://jlw.razi.ac.ir/article_1529_4d062904d88fc55a5baa98c6e3467719.pdf
2020-09-22
13
29
10.22126/jlw.2020.4843.1389
کنش گفتاری
تشکّرکردن
فرهنگ ایرانی - اسلامی
گویش کردی ایلامی
رضا
خانی
khani_reza@yahoo.com
1
دانشیار گروه زبان و ادبیات انگلیسی، دانشکدة ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه ایلام، ایلام، ایران.
AUTHOR
مجتبی
قیطاسی
mghietasi@gmail.com
2
دانشجوی دکتری آموزش زبان انگلیسی، دانشگاه ایلام، ایلام، ایران
LEAD_AUTHOR
طاهره
افشار
t85.afshar@yahoo.com
3
استادیار گروه زبان و ادبیات انگلیسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه ایلام، ایلام، ایران
AUTHOR
زرقانی، سیدمهدی و الهام اخلاقی (1391). تحلیل ژانر شطح براساس نظریة کنش گفتار. دوفصلنامة علمی -پژوهشی ادبیات عرفانی دانشگاه الزهرا، 3 (6)، 61-80.
1
صفوی، کوروش (1387). درآمدی بر معناشناسی. تهران: سورة مهر.
2
علیاکبری، محمد و مجتبی قیطاسی (1395). بررسی کنش گفتاری تسلیت در گویش کردی ایلامی. مطالعات زبانها و گویشهای غرب ایران، 3 (12)، 35-50.
3
References
4
Ahar, V. & A. Eslami-Rasekh, (2011). The Effect of Social Status and Size of Imposition on the Gratitude Strategies of Persian and English Speakers. Journal of Language Teaching and Research, 2 (1), 120-128.
5
Akbari, Z. (2002). The Realization of Politeness Principles in Persian. Karen’s Linguistic Issues, 12, 120-135.
6
Alaoui, S. M. (2012). Politeness Principle: A Comparative Study of English and Moroccan Arabic Requests, Offers and Thanks. European Journal of Social Sciences, 20 (1), 7-15.
7
Aliakbari, M. & M. Changizi (2012). On the Realization of Refusal Strategies by Persian and Kurdish Speakers. International Journal of Intercultural Relations, 35 (6), 659-668.
8
--------------- M. Gheitasi, & E. Anonby (2014). On Language Distribution in Ilam Province, Iran, Iranian Studies, 48 (6), 1-16.
9
Al-Khateeb, M. A. (2009). The Speech Act of Thanking as a Compliment Response as used by the Arab Speakers of English a Comparative Intercultural Study. M.A. thesis, Faculty of Graduate Studies, at An-Najah National University, Nablus, Palestine.
10
Austin, J. L. (1962). How to do Thing with the Words. Oxford: Oxford University Press.
11
Bella, S. (2011). Mitigation and politeness in Greek invitation refusals: Effects of length of residence in the target community and intensity of interaction on non-native speakers’ performance. Journal of Pragmatics, 43, 1718-1740.
12
Brown, P. & S. D. Levinson (1987). Politeness: Some universals in language usage. Cambridge: Cambridge University Press.
13
Cheng, S. W. (2005). An exploratory cross-sectional study of interlanguage pragmatic development of expressions of gratitude by Chinese learners of English. Doctoral dissertation, University of Iowa.
14
Cohen, A. (2004). Assessing speech acts in a second language. In: D. Boxer & A. Cohen (Eds.), Studying Spanish to Inform Second Language Learning, (pp. 302-327), Multilingual Matters: Clevendon.
15
Fahmi Bataineh, R. & R. Fahmi Bataineh (2006). Apology strategies of Jordanian EFL university students. Journal of Pragmatics, 38, 1901-1927.
16
Fracchiolla, B. (2011). Politeness as a strategy of attack in a gendered political debate - The Royal- Sarkozy debate. Journal of Pragmatics, 43, 2480-2488.
17
Fukada, A. & N. Asato (2004). Universal politeness theory: application to the use of Japanese honorifics. Journal of Pragmatics, 36, 1991-2002.
18
Hartfield, H. & J. W. Hahn (2011). What Korean apologies require of politeness theory?. Journal of Pragmatics, 43, 1303-1317.
19
Hori, M. (1986). A sociolinguistic analysis of the Japanese honorifics. Journal of Pragmatics, 10, 373-386.
20
Ide, S. (1989). Formal forms and discernment: two neglected aspects of universals of linguistic politeness. Multilingua, 8 (2/3), 223-248.
21
Jalilifar, A. (2009). Request Strategies: Cross-Sectional Study of Iranian EFL Learners and Australian Native Speakers. English Language Teaching, 2 (1), 46-61.
22
Kasper, G. & K. R. Rose (2002). Pragmatic development in a second language. Michigan: Blackwell.
23
Koutlaki, S. (2002). Offers and expressions of thanks as face enhancing acts: tæ’arof in Persian. Journal of Pragmatics, 34, 1733-1756.
24
Lee, C. (2005). A cross-linguistic study on the linguistic expressions of Cantonese and English requests. Pragmatics, 15 (4), 395-422.
25
Marti, L. (2006). Indirectness and politeness in Turkish-German bilingual and Turkish monolingual requests. Journal of Pragmatics, 38 (11), 1836-1869.
26
Matsumoto, Y. (1993). Linguistic politeness and cultural style: observations from Japanese. In: P. M. Clancy (Ed.), Japanese/Korean Linguistics, 2, 55-67. Stanford: Center for the Study of Language and Information.
27
Niroomand, M. (2012). An Exploration of Upper-intermediate Iranian EFL learners’ Perception of Politeness Strategies and Power Relation in Disagreement. English Language Teaching, 5 (10), 180-191.
28
Özdemir, Ç. & S. A. Rezvani (2010). Interlanguage pragmatics in action: Use of expressions of gratitude. Procedia - Social and Behavioral Sciences, 3, 194-202.
29
Pfister, J. (2010). Is there a need for a maxim of politeness? Journal of Pragmatics, 42, 1266-1282.
30
Pishghadam, R. & S. Zarei (2012). Cross-cultural Comparison of Gratitude Expressions in Persian, Chinese and American English. English Language Teaching, 5 (1), 117-126.
31
Salmani-Nodoushan, M. A. (2006). A comparative sociopragmatic study of ostensible invitations in English and Farsi. Speech Communication, 48, 903-912.
32
Sato, S. (2008). Use of ‘‘Please’’ in American and New Zealand English. Journal of Pragmatics, 40, 1249-1278.
33
Searle, J. R. (1969). Speech Acts. Cambridge University press.
34
Shahidi Tabar, M. (2012). Cross-Cultural Speech Act Realization: The Case of Requests in the Persian and Turkish Speech of Iranian Speakers. International Journal of Business and Social Science, 3 (13), 237-243.
35
Shahrokhi, M. (2012). Perception of dominance, distance and imposition in Persian males’ request speech ACT strategies. Procedia - Social and Behavioral Sciences,46, 678-685.
36
Shardakova, M. (2005). Intercultural pragmatics in the speech of American L2 learners of Russian: apologies offered by Americans in Russian. Intercultural Pragmatics, 2, 423-451.
37
Shariati, M. & F. Chamani (2010). Apology strategies in Persian. Journal of Pragmatics, 42 (6), 1689-1699.
38
Terkourafi, M. (2011). “Thank you”, “Sorry” and “Please” in Cypriot Greek: What happens to politeness markers when they are borrowed across languages?. Journal of Pragmatics, 43, 218-235.
39
ORIGINAL_ARTICLE
کاهش همخوانی در زبان فارسی: مطالعۀ موردی همخوانهای انفجاری
در نوشتار پیش رو کاهش همخوانهای انفجاری در گفتار پیوستۀ فارسی در چارچوب واجشناسی آزمایشگاهی بررسی شده است. دادهها طوری طراحی شدند که همخوانهای انفجاری در یکی از سه جایگاه آغازی، میانی (بین دو واکه) و پایانی کلمه قرار بگیرند؛ همچنین، همخوانها ازنظر بافت آوایی (بافت واکدار و بیواک) و موضع تکیه (تکیهبر و بیتکیه) با یکدگیر تفاوت داشتند. مقادیر دیرش همخوانهای انفجاری و همچنین فراوانی وقوع تظاهر آوایی آنها بهصورت گونههای انفجاری، سایشی و ناسوده محاسبه شد. نتایج نشان داد که انفجاریهای بیواک نسبت به کاهش، مقاومت نشان میدهند و در هیچ بافتی از میزان قوت همخوانی آنها کاسته نمیشود؛ ولی انفجاریهای واکدار بسته به دو عامل جایگاه و بافت آوایی به درجات مختلف کاهش مییابند. بیشترین میزان کاهش مربوط به جایگاه بینواکهای است که در آن هم از دیرش انفجاریها (واکدار) کاسته میشود و میزان گرفتگی آنها از گونۀ انفجاری به ناسوده تغییر میکند. کاهش انفجاریهای واکدار در جایگاههای آغازی و پایانی کلمه در مجاورت آواهای واکدار تنها بهصورت کوتاهشدگی همخوان یا کاهش دیرش است. نتایج بهدستآمده با دیدگاه آوایی به کاهش همخوانی مطابقت بیشتری دارد و سازوکارهای تولیدی ناظر بر فرایند کاهش همخوان را بهصورت کاهش درجهت افزایش رسایی، کاهش درجهت کمکوشی تولیدی و کاهش درجهت کوتاهشدگی (کمشدن دیرش) تأیید میکند. این یافتهها با محدودیتهای ادراکی ناظر بر فرایند کاهش نیز مطابقت دارد که براساس آن کاهش در درون یک سازۀ نوایی مانند کلمه نسبت به مرز آغازی و پایانی آن سازه رایجتر است؛ کاهش در مجاورت واکهها رایجتر از همخوانهاست و احتمال کاهش یک همخوان انفجاری به ناسوده بیشتر از سایشی است.
https://jlw.razi.ac.ir/article_1537_3744a4ffd75f3f15456e2baddc90a10d.pdf
2020-09-22
31
48
10.22126/jlw.2020.4344.1320
همخوانهای انفجاری
کاهش همخوانی
جایگاه بینواکهای
بافت آوایی
گونۀ ناسوده
وحید
صادقی
vsadeghi5603@gmail.com
1
دانشیار گروه زبان انگلیسی و زبانشناسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه بینالمللی امام خمینی، دانشگاه بینالمللی امام خمینی، قزوین، ایران
LEAD_AUTHOR
سمیه
اسلامی
samaeslami86@yahoo.com
2
کارشناسارشد زبانشناسی همگانی، گروه زبان انگلیسی و زبانشناسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه بینالمللی امام خمینی، قزوین، ایران.
AUTHOR
بیجنخان، محمود (1374). بازنمایی آوایی و واجی زبان فارسی و کاربرد آن در زبانشناسی خودکار گفتار. پایاننامة دکتری زبانشناسی همگانی، دانشگاه تهران.
1
ثمره، یدالله (1385). آواشناسی زبان فارسی. تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
2
محمودزاده، زهرا (1388). تجزیهوتحلیل صوتشناختی سایشیشدگی همخوانهای انسایشی در فارسی معیار. پایاننامة دکتری زبانشناسی همگانی ، دانشگاه تهران.
3
References
4
Boersma, P. & D. Weenink (2018). Praat: Doing phonetics by computer (Version 6.0.43). http://www.praat.org/, [Computer program].
5
Bouavichith, D. & L. Davidson (2013). Segmental and prosodic effects on intervocalic voiced stop reduction in connected speech. Phonetica 70, 182-206.
6
Foley, J. (1977). Foundations of theoretical phonology. Cambridge: Cambridge University Press.
7
Gurevich, N. (2004). Lenition and contrast: the functional consequences of certain phonetically conditioned sound changes. New York: Routledge.
8
----------------- (2011). Lenition; in v. O. Ewen & H. Rich (Eds.), The Blackwell companion to phonology. New York: Blackwell.
9
Harris, J. (2003). Grammar-internal and grammar-external assimilation; in N. Vermuelen, Working Papers in Linguistics. London: University College London.
10
Hualde, J. & P. Prieto (2014). Lenition of Intervocalic Alveolar Fricatives in Catalan and Spanish. Phonetica, 71 (2), 109-127.
11
Kaplan, A. (2011). Perceptual pressures on lenition. Language and Speech, 54 (2), 285-305.
12
Kirchner, R. M. (2004). Consonant Lenition. In P. Hayes, R. M. Kirchner and D. Steriade (Eds), Phonetically based phonology. Cambridge: Cambridge University Press.
13
Lavoie, L. M. (2001). Consonant strength: phonological patterns and phonetic manifestations. London: Routledge.
14
Pisowics, A. (1985). Origins of the new and middle Persian phonological systems. Nakl: Uniwersytetu Jagiellońskiego.
15
Peterson, G. E. & Lehiste, I. (1960), Duration of syllable Nuclei in English. Journal of the Acoustical Society of America, 32 (6), 693-703.
16
Trask, R. L. (1996). A dictionary of phonetics and phonology. London: Routledge.
17
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی گذرایی در گفتار کودک فارسی زبان از منظر انگاره نظری هاپر و تامسون
ازآنجاکه گذرایی مفهوم مهم و کاربردی در زبان و گفتمان است، بررسی آن در گفتار کودک میتواند پاسخگوی مسائل زیادی در حوزۀ زبانآموزی کودک باشد. گذرایی در رویکرد معنایی - گفتمانی هاپر و تامسون براساس معیارهای متفاوتی تعریف میشود که یکی از آنها حضور مفعول است. از دیگر معیارها میتوان به عناصری همچون لحظهایبودن و غایتمندی عمل، عاملیت کنشگر و میزان تأثیرپذیری مفعول اشاره کرد. در نوشتار پیش رو مؤلّفههای مطرحشده در نظریة هاپر و تامسون در گفتار کودک فارسیزبان بررسی شده است و اینکه آیا تفاوتی از لحاظ مؤلّفههای مذکور بین گفتار کودک و بزرگسال وجود دارد. تعیین مشخصات سرنمون گذرائی در گفتار کودک و میزان فراوانی آن در پیکره دادهها از دیگر مسائل بررسیشده در این پژوهش بود. به این منظور پیکرهای شامل صد بند خبری از گفتار چهار کودک فارسیزبان حدود سه سال بررسی شد. روش تحلیل دادههای پژوهش ازنوع توصیفی - تحلیلی بوده است. تحلیل پیکرة پژوهش نشان داد که گفتار کودک فارسیزبان میتواند معیارها و مؤلّفههای هاپر و تامسون را در خود داشته باشد که بهصورتهای مختلف معنایی یا واژنحوی بروز یابد. مؤلّفههای مشارکان در عمل، ارادیبودن، جنبشیبودن عمل و تأثیرپذیری مفعول در گفتار کودک نسبت به بزرگسال امتیاز بیشتری کسب کردند که بیانگر درجة گذرایی بالاتر بندهای گفتار کودک نسبت به بزرگسال است. سرنمون گذرایی در گفتار کودک شامل یک کنشگر (بهطور معمول خود کودک) و یک شیئ بیجان است که تمام معیارهای دهگانة هاپر و تامسون در آن قابل بازیابی است.
https://jlw.razi.ac.ir/article_1530_05802122d41c9bb54cb5c30275da4c86.pdf
2020-09-22
49
68
10.22126/jlw.2020.4855.1390
زبان کودک
گذرایی
سرنمون گذرایی
کنشگر
کنشپذیر
فائقه
کریمی
karimif1982@yahoo.com
1
دانشجوی دکتری زبانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، ایران
LEAD_AUTHOR
ارسلان
گلفام
golfamarsalan@gmail.com
2
دانشیار زبانشناسی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.
AUTHOR
مهناز
کربلایی صادق
mahnaz_ks@yahoo.com
3
استادیار زبانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، ایران.
AUTHOR
آخشینی، علی (1371). توسعة فعل مرکّب در کودک فارسیزبان. پایاننامة کارشناسیارشد زبانشناسی، دانشگاه فردوسی مشهد.
1
بهرامی خورشید، سحر (1397). نمابرداری عامل تعیینکننده در گذرایی. فصلنامه زبان و شناخت، 3 (4)، 31-54.
2
پورملکی، صدیقه (1395). رده شناسی گذرایی در زبان فارسی. نوشهر: ناسنگ.
3
حقبین، فریده (1382). بررسی صوری، نقشی و شناختی تعدّی در زبان فارسی. رسالة دکتری زبانشناسی، دانشگاه علامه طباطبایی.
4
راسخمهند، محمد (1386). ساخت ناگذرا در فارسی. مجلّة زبان و زبانشناسی، 3 (1)، 1-19.
5
طاهری اسکویی، مرجان و شهین نعمتزاده (1395). رشد جنبة معنایی فعل در کودک فارسیزبان: مطالعة طولی. مجلّة توانبخشی، 17 (2)، 117-107.
6
صحرایی، رضامراد (1387). فراگیری نحو در زبان کودک ازمنظر زبانشناسی زایشی. رسالة دکتری زبانشناسی، دانشگاه علامه طباطبایی.
7
کریمی، فائقه (1389). تثبیت پارامترها در فراگیری گفتار کودک فارسیزبان. پایاننامة کارشناسیارشد زبانشناسی، دانشگاه الزهراء تهران.
8
گلفام، ارسلان (1389). اصول دستور زبان. تهران: سمت.
9
References
10
Asher, R. E. (1994). Encyclopedia Of language and Linguistics. Vol 1-10 , Pergarmon Press.
11
Carnie, A. (2006). Syntax, a Generative Introduction. oxford press.
12
Comrie, B. (1989). Language Universals and Linguistic Typology. Black Well Press.
13
Dodson, K. & M. Tomasello (1998). Acquiring the Transitive Construction in English: The Role of Animacy and Pronoun. Child Language, 25 (3), 605-622.
14
Givon, T. (1986).Syntax, a Functional Typology Introduction. John Benjamin Press.
15
Hopper, P. J. & S. A. Thompson (1984).Transitivity in grammar and discourse. Language, 56 (2), 251-299.
16
Leech, G. (2006). A glossary of English grammar. Edinberg university press.
17
Slobin, D. I. (1989). Cross Linguistic Evidence for the Language Making Capacity and Bowerman. Child Language, 16 (2), 456-466.
18
ORIGINAL_ARTICLE
ساختهای دارای jɑ- در گویش لکی
نوشتار پیش رو بهروش توصیفی – تحلیلی، نقشهای معنایی و نحوی ساختهای دارای jɑ-در گویش لکی را برحسب جایگاه موضوعیشان در چارچوب دستور ساختمدار گلدبرگ بررسی کرده است. در این پژوهش دادهها بهصورت میدانی با ضبط گفتار گویشوران با محدودة سنّی بین 50 تا 60 سال گردآوری و برمبنای چارچوب نظری مقاله و شمّ زبانی یکی از نگارندگان بهمثابة گویشور بومیزبان تجزیه و تحلیل شده است. یافتههای پژوهش گویای آن است که هرگاه jɑ- با جملاتی همچون متعدّی، سببی، نافاعلی و نامفعولی همراه شود، مشارک عامل نمیتواند بهمنزلة موضوع مستقیمی حضور داشته باشد، همچنین زمانی که این ساخت در جملات لازم مرکّب غیر کنایی که دارای عامل هستند همراه شود، سبب حذف مشارک عامل در سطح نحو جمله میشود. پس این ساخت نهتنها با افعال دوظرفیتی، بلکه با افعال مرکّب یکظرفیتی نیز همراه میشود. در پژوهش حاضر ادّعا میشود گرچه حضور jɑ- در جمله موجب حذف مشارک عامل در سطح نحو میشود؛ ولی در سطح معنا همچنان باقی است.
https://jlw.razi.ac.ir/article_1528_4fa8e95f226bd9a41c7b7c0084e40d25.pdf
2020-09-22
69
90
10.22126/jlw.2020.4932.1395
دستور ساختمدار
ساخت jɑ- /-je
متعدّی
لازم
گویش لکی
رامیه
گراوند
ramiehgeravand98@gmail.com
1
دانشجوی دکتری زبانشناسی، واحد سنندج، دانشگاه آزاد اسلامی، سنندج، ایران.
AUTHOR
غلامحسین
کریمی دوستان
gh5karimi@ut.ac.ir
2
استاد زبانشناسی همگانی، دانشکدة ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
LEAD_AUTHOR
وحید
غلامی
vahidgholami@gmail.com
3
استادیار گروه زبان انگلیسی و زبانشناسی، دانشکده زبان و ادبیات انگلیسی، واحد سنندج، دانشگاه آزاد اسلامی، سنندج، ایران.
AUTHOR
امید
ورزنده
omid_varzandeh@yahoo.com
4
استادیار گروه زبان انگلیسی و زبانشناسی، دانشکدة زبان و ادبیات انگلیسی، واحد سنندج، دانشگاه آزاد اسلامی، سنندج، ایران.
AUTHOR
دبیرمقدم، محمد (1392). زبانشناسی نظری، پیدایش و تکوین دستور زایشی. تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت).
1
مرادخانی، سیمین (1388). بررسی گروه فعلی در گویش لکی (هرسینی). پایاننامة کارشناسیارشد. دانشگاه شهید بهشتی.
2
صفری، علی (1391). تناوب موضوعی در زبان فارسی: رویکرد ساختمند. رسالة دکتری. دانشگاه تهران.
3
عالیپور خرمآبادی، کامین (1384). دستور زبان لکی: ضربالمثلها و واژهنامه. خرمآباد: افلاک.
4
فرزین یاسمی، سارا (1392). مجهول در کردی کلهری: دیدگاهی ردهشناختی. زبان و گویشهای ایرانی. (3)، 147-166.
5
کریمیدوستان، غلامحسین (1380). کردی ایلامی: بررسی گویش بدره. سنندج: دانشگاه کردستان.
6
کریمیدوستان، غلامحسین و ویسی رحمان (1387). حفظ یک مادهساز باستانی در ساخت مجهول در زبان کردی. مجلّة تخصّصی زبان و ادبیات دانشکدة ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد، 41 (2)، 137-147.
7
میرچراغی، سید فرهود (1368). بررسی ساختمان دستوری گویش لکی خواجوندی کلاردشت. تهران: دانشگاه تهران.
8
References
9
Beavers, J. (2012). Anti-causative in Sinhala: Involitives and Causer Suppression. Natural Language and Linguistic Theory published online.
10
Dabir-Moghaddam, M. (1982). Passive in Persian. Studies in the Linguistic Sciences, 12 (1), 63-90.
11
Fillmore, C. J., Kay, P. & M. C. O'connor (1988), Regularity and Idiomacity in Grammatical Constructions: The Case of "Let Alone". Language, 64, 501-538.
12
------------------ & Kay, P. (1993). Construction Grammar course book. Ms., Department of Linguistics, University of California at Berkeley.
13
Folli, R. Harley H. & S. Karimi (2005). Determinants of Event Type in Persian Complex Predicates. Lingua 115: 1365-1410.
14
Goldberg. A. E. (1995). Constructions: A Construction Grammar Approach to Argument Structure. Chicago: University of Chicago Press.
15
-------------------- (2003). Constructions: A New Theoretical Approach to Language. Trends in Cognitive Sciences, 7 (5), 219-224.
16
Haspelmath, M. (1993). More on the Typology of Inchoative/Causative Verb Alternations. Causatives and Transitivity, 23, 87-121.
17
Karimi-Doostan, Gh. (1997). Light Verb Constructions in Persian. Ph.D. Dissertation. University of Essex.
18
Lakoff, G. (1982). Categories and cognitive models. Cognitive Science Program, Institute of Cognitive Studies, University of California at Berkeley.
19
Lambrecht, K. (1994). Information Structure and Sentence Form: Topic. Focus.
20
Levin, B. & M. Rappaport Hovav (2005). Argument Realization. Cambridge University Press.
21
Megerdoomian, K. (2001). Primitive Elements of Verbal Predicates: Evidence from Persian. Workshop on Syntax of Predication- ZAS Berlin.
22
Reinhart, T. (2000). The Theta System: syntactic realization of Verbal concepts OTSworking papers, TL-00.002, Utrecht University.
23
---------------- (2002). The Theta System–An Overview. Theoretical Linguistics, 28, 229-290.
24
Van Valin, Jr., Robert D. & R. J. Lapolla (1997). Syntax: Structure, Meaning and Function, Cambridge University Press.
25
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی ترکیبی/تحلیلیبودگی مقولههای تصریفی فعل در گویش کردی خزلی
هدف پژوهش حاضر توصیف، تبیین و بررسی تحلیلی/ ترکیبیبودگی مقولههای تصریفی فعل شامل زمان، نمود، وجه، جهت، قطبیت، مطابقه و سببیسازی در کردی خزلی از خانوادة کردی جنوبی است. دادهها از بررسی فایلهای صوتی بهصورت پیکرهای، مصاحبههای هدایتشده و یادداشتهای آوانویسیشده از گویشوران بومی روستاهای کارزان در استان ایلام طی سالهای 1396 تا گردآوری شدهاند. مقولههای زمان، وجه و نمود در این گونة زبانی همپوشانی دارند؛ بنابراین، بهمثابة یک مقوله بررسی شدند. نتایج نشان داد که مقولة زمان-وجه-نمود در این گونة زبانی بهطور عمده بهصورت ترکیبی و در مواردی هم بهصورت ترکیبی و هم بهصورت تحلیلی بازنمایی میشود.؛ افزون بر این، در کردی خزلی مقولههای قطبیت، جهت، مطابقه و سببیسازی نیز بهطور عمده بهصورت ترکیبی بازنمایی میشوند. میزان ترکیبیبودگی یک فعل براساس صورتی از فعل که بیشترین میزان ترکیبیبودگی را دارد، تعیین و براساس ارزش تعداد مقوله-در-واژه محاسبه میشود. این ارزش در این گونة زبانی 6 تا 7 بهدست آمد که از این نظر کردی خزلی در زمرة زبانهای رایج دنیا ردهبندی میشود.
https://jlw.razi.ac.ir/article_1478_08981efb75c80ad809e9d94c0b4e7456.pdf
2020-09-22
91
108
10.22126/jlw.2020.3737.1243
کردی خزلی
مقولههای تصریفی فعل
ترکیبیبودگی
تحلیلی بودگی
مسعود
میرزابیگی
masoud.mirza@gmail.com
1
دانشجوی دکتری زبانشناسی، واحد ایلام، دانشگاه آزاد اسلامی، ایلام، ایران
AUTHOR
حبیب
گوهری
h_gowhary@yahoo.com
2
استادیار گروه زبانشناسی، واحد ایلام، دانشگاه آزاد اسلامی، ایلام، ایران
LEAD_AUTHOR
طیبه
خوشبخت
khoshbakht_ta@yahoo.com
3
استادیار گروه زبانشناسی، واحد ایلام، دانشگاه آزاد اسلامی، ایلام، ایران.
AUTHOR
اکبر
عزیزی فر
akb1354@yahoo.com
4
استادیار گروه زبانهای خارجی، دانشگاه علوم پزشکی، ایلام، ایران.
AUTHOR
دبیرمقدم، محمد (1392). ردهشناسی زبانهای ایرانی (جلد دوم). تهران: سمت.
1
عباسی، بیستون و آرزو نجفیان (1395). نظام زمان-وجه-نمود در گویش هورامی پاوه. فصلنامة زبانشناسی اجتماعی، 1 (1)، 72-91.
2
کریمیدوستان، غلامحسین (1380). کردی ایلامی (بررسی گویش بدره). سنندج: دانشگاه کردستان.
3
----------------- و رحمان ویسیحصار (1387). حفظ یک مادهساز باستانی در ساخت مجهول در زبان کردی. مجلّة دانشکدة ادبیات و علوم انسانی مشهد،41 (161) 137-147.
4
گوهری، حبیب، زهرا شرفخانی و اکبر عزیزیفر (1398). بررسی نظام مطابقه در کردی ایلامی. فصلنامة مطالعات زبانها و گویشهای غرب ایران، 7 (24)، 49-72.
5
میرزایی، آزاده (1393). فعلهای چندپارة زبان فارسی. مجلّة علم زبان، 2 (2)، 53-70.
6
ویسیحصار، رحمان (1394). زمان و نمود در کردی موکریانی. فصلنامۀ مطالعات زبانها و گویشهای غرب ایران، 2 (8)، 101-124.
7
References
8
Ackema, P., P., Brandt, M. Schoorlemmer & F. Weerman (2006). Arguments and Agreement. Oxford: Oxford University Press.
9
Aikhenvald, A. & R. M. W. Dixon (1998). Dependencies between Grammatical Systems. Language, 74, 56-80.
10
Augustine, S. (1960). The Confessions of St Augustine. Trans. and intro. John K. Ryan (Ed.). Garden City: Image (Doubleday).
11
Bickel, B., & J. Nichols (2013). Inflectional Synthesis of the Verb. Available at: http://wals.info/chapter/22.
12
Bolinger, D. (1968). Postposed main phrases: An English rule for Romance subjunctives. Canadian Journal of Linguistics, 14 (1), 3-30.
13
Booij, G. (2007). The grammar of words. An introduction to linguistic morphology. Oxford: Oxford University Press.
14
Comrie, B. (1976). Aspect. Cambridge: Cambridge University Press.
15
------------- (1985). Tense. Cambridge: Cambridge University Press.
16
------------- (1989). Language Universals & Linguistic Typology: Syntax & Morphology. Oxford: Blackwell.
17
Dryer, M. S. & M. Haspelmath (Eds.) (2013). Surveying Inflectional Synthesis of the Verb.Available at: http://wals.info/chapter22.
18
Givón, T. (2001). Syntax, an introduction. Volume I. John Benjamins Publishing Company: Amsterdam / Philadelphia.
19
Lambton, A. K. S. (1974). Persian Grammar: Including Key. Cambridge: Cambridge University Press.
20
Lieber, R. (2009). Introducing Morphology. Cambridge: Cambridge University Press.
21
Mithun, M. (1999). The languages of Native North America. Cambridge: Cambridge University Press.
22
Palmer, F. R. (2001). Mood and Modality. 2nd Ed. Cambridge: Cambridge University Press.
23
Shopen, T. (1981). Language Typology and Syntactic description, 2nd Ed. (Volume III), Grammatical Categories and the Lexicon. Cambridge: Cambridge University Press.
24
Stump, G. T. (2001). Inflection, The Handbook of Morphology. Blackwell Publishing.
25