دانشگاه رازیمطالعات زبانها و گویشهای غرب ایران2345-25797120190522Investigation of Some Phonological Processes in Boroujerdi Dialect in Comparison with Persian Based on Generative Phonology and Optimality Theoryبررسی برخی از فرایندهای واجی در گویش بروجردی در مقایسه با فارسی معیار با تلفیقی از رویکرد واجشناسی زایشی و نظریه بهینگی119102610.22126/jlw.2019.1026FAمحمدرضااحمدخانیدانشیار گروه زبانشناسی و زبان خارجه، دانشگاه پیام نور، تهران، ایرانآناهیتالطیفیدانشجوی دکتری زبانشناسی، دانشگاه پیام نور، مرکز تحصیلات تکمیلی، تهران، ایرانJournal Article20180715The purpose of this paper is to study some of the most important phonological processes in the Boroujerdi dialect of Lori's language. To understand how changes are made for readers not familiar with the dialect, we compare the research data with the standard Persian language. The data used in the research are derived from the words, sentences and phrases of conversations used by the informants. Data are transcribed based on the IPA International alphabet. This research uses a descriptive-analytic method to describe and explain some phonological processes in the dialect in a generative phonology framework and also on the basis of the optimality theory. Processes such as assimilation, dissimilation, weakening, elision, and metathesis will be studied. The results indicate that there is no fortition process in the dialect, but many processes related to assimilation and lenition.
<strong> </strong>هدف از پژوهش حاضر بررسی برخی از مهمترین فرایندهای واجی موجود در گویش بروجردی است. این گویش یکی از گویشهای لری است که بههمراه زبان فارسی، به شاخه جنوبی زبانهای ایرانی غربی تعلّق دارند. دادههای مورد استفاده در پژوهش از میان واژهها و عبارات گفتگوهای محاورهای گردآوریشده از تعداد هجده گویشور این گویش استخراج شده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و در چارچوب واجشناسی زایشی و نظریة بهینگی، به توصیف و تبیین برخی از فرایندهای واجی در گویش بروجردی میپردازد. در این مقاله به فرایندهایی چون همگونی، ناهمگونی، تضعیف و حذف اشاره شده است. بررسیهای انجامگرفته نشان داد که برخلاف فرایند تقویت، موارد بسیاری از فرایندهای همگونی، تضعیف و کشش جبرانی در این گویش دیده میشود که این امر، بیانگر آن است که گویشوران لری بروجردی، نسبت به گویشوران زبان فارسی معیار، تمایل بیشتری به استفاده از اصل کمکوشی دارند. در بررسی این گویش از چارچوب نظریة بهینگی مشخّص شد که در واژههای بررسیشدة لری بروجردی، محدویتهای حذف همخوان پایانی (NO CODA)، اصل مرز اجباری (OCP)، محدودیت مجاورت همخوان انسدادی دندانی و همخوان سایشی <br /> (FRIC DENT STOP) و کمکوشی (LAZY) رعایت شده که در گونه فارسی معیار این محدودیتها نقض شدهاند.
<strong> </strong>
https://jlw.razi.ac.ir/article_1026_d34144b7927604a905179b32576135b7.pdfدانشگاه رازیمطالعات زبانها و گویشهای غرب ایران2345-25797120190522Vowel Shortening in Central Kurdish: An Analysis Based on the Principles of Optimality Phonologyکوتاه شدگی واکه در کردی میانی: تحلیلی براساس اصول واج شناسی بهینگی2131102710.22126/jlw.2019.1027FAمهراناحمدیدانشجوی دکتری زبانشناسی، گروه زبان انگلیسی و زبانشناسی، واحد سنندج، دانشگاه آزاد اسلامی، سنندج، ایرانمحمدصدیقزاهدیاستادیار گروه زبان انگلیسی، دانشگاه فرهنگیان کردستانوحیدغلامیاستادیار گروه زبان انگلیسی و زبانشناسی، واحد سنندج، دانشگاه آزاد اسلامی، سنندج، ایرانJournal Article20180904In the present descriptive-analytical study, the researchers investigate vowel shortening process in Central Kurdish based on the principles and methods of optimality phonology. Data analysis indicates that this process along with glide formation is used as strategies to resolve the hiatus of two vowels by speakers of Central Kurdish. Thus, the long vowels at the end of the word having two temporal and bimoraic positions are shortened when they are before suffixes ending in a vowel and thus one of their moras is released; in the glide formation process it belongs to a glide filling the position of the onset of the following syllable. Thus, the aforementioned process is conducted to preserve the temporal positions. This indicates that in Central Kurdish, the consonants of syllable onsets are moraic. Moreover, after determining the limitations involved in the formation of this process and clarifying their hierarchy, the optimal analysis of the data indicated that in Central Kurdish, the glide formation through shortening long vowels takes less attempt in comparison to other processes that are normally adopted to resolve hiatus including adding a glide, deleting a vowel, contracting two vowels, compounding a vowel, etc.
<strong> </strong>در پژوهش توصیفی - تحلیلی پیش رو، پژوهشگران در چارچوب اصول و روشهای نظریۀ واجشناسی بهینگی به فرایند کوتاهشدگی واکه در گویش کُردی میانی پرداختهاند. بررسی دادهها بیانگر آن است که گویشوران کُردی میانی این فرایند را، در پیوند با غلتسازی، درواقع بهمنزلة راهکاری برای رفع التقای دو واکه بهکار میبرند. به این صورت که واکههای کشیدۀ پایان واژه که دارای دو جایگاه زمانمند و دومورایی هستند، هنگامیکه پیش از پسوندهایی قرار گیرند که با یک واکه شروع شدهاند، کوتاه میشوند و یک مورایشان آزاد میگردد و در فرایند غلتسازی، به یک غلت تعلّق میگیرد که جایگاه آغازۀ هجای بعدی را پر میکند؛ بنابراین، فرایند یادشده با هدف حفظ جایگاههای زمانمند صورت میگیرد. این امر میتواند به این معنی باشد که در کُردی سورانی، همخوانهای آغازۀ هجا مورایی هستند؛ همچنین، پس از تعیین محدودیتهای دخیل در صورتگرفتن این فرایند و مشخّصنمودن سلسلهمراتب آنها، تحلیل بهینگی دادهها نشان داد که در کُردی میانی، فرایند غلتسازی ازطریق کوتاهشدگی واکههای کشیده، نسبت به فرایندهای دیگری که بهطور معمول برای رفع التقای واکهها در پیش گرفته میشود مانند درج غلت، حذف یکی از واکهها، ادغام دو واکه، مرکّبسازی واکهای و... هزینۀ کمتری دربر دارد.
<strong> </strong>https://jlw.razi.ac.ir/article_1027_b9b584d0c691bca1bb56a1cf47a4513f.pdfدانشگاه رازیمطالعات زبانها و گویشهای غرب ایران2345-25797120190522Split Verb Phrase in Persian: The Distinctness of Voice and Little vگروه فعلی شکافته در فارسی: تمایز هستۀ جهت و فعل کوچک3348102810.22126/jlw.2019.1028FAمزدکانوشهاستادیار گروه زبانشناسی، دانشگاه تهرانگوهرشریفیدانشجوی دکتری زبانشناسی، دانشگاه تهرانJournal Article20181015In more than two decades, the conclusion that any verb phrase is made up of two projections, vP or voiceP and VP, has become standard among Chomskyan linguists. Recent studies, using split-vP hypothesis, however, suggest that VP can be decomposed into three layers: vP, voiceP and VP. In this hypothesis, voice is different from v: v represents the type of event, such as the causative event. On the other hand, voice introduces the external argument. VP is a projection in which the head is an acategorial root which can be categorized via its movement to v. Interaction of the causative morpheme and light verbs, in addition to introducing the external argument in complex predicates, in Persian, are some examples that challenge the bipartite verb phrase. This research aims to show, by studying causative constructions, that Persian verb phrases are tripartite, in which voice and v are different and independent.
<strong> </strong>در بیش از دو دهۀ گذشته، این فرضیه که گروه فعلی متشکّل از دو فرافکن گروه فعلی کوچک یا گروه جهت و گروه فعل واژگانی است، فرضیۀ پذیرفتهشدهای در میان زبانشناسان چامسکیایی محسوب میشود؛ امّا پژوهشهای اخیر دربارۀ ساختار گروه فعلی، براساس فرضیۀ گروه فعل کوچک شکافته، هستۀ جهت را متفاوت از هستۀ فعل کوچک و گروه فعلی را متشکّل از سه فرافکن میدانند که عبارتاند از: گروه فعلی کوچک، گروه جهت و گروه فعل واژگانی. در این تحلیل، فعل کوچک، فعلساز است و نوع رویداد را نشان میدهد. جهت، موضوع بیرونی را معرّفی میکند و هستۀ گروه فعل واژگانی، ریشهای بیمقوله است. تعامل تکواژ سببی و فعل سبک در ساختهای سببی مرکّب و حضور موضوع بیرونی در ساختهای دارای فعل سبک، نمونۀ مواردی هستند که طرح دولایهای گروه فعلی را در زبان فارسی به چالش میکشند. پژوهش حاضر با ارائۀ شواهدی از ساختهای سببی در زبان فارسی نشان میدهد که گروه فعلی، سهلایهای بوده و هستۀ جهت و فعل کوچک بهطور مستقل و متفاوت از یکدیگر در گروه فعلی ایفای نقش میکنند.
<strong> </strong>https://jlw.razi.ac.ir/article_1028_cbd0acb37a95c254cee6d087c6aa4e4a.pdfدانشگاه رازیمطالعات زبانها و گویشهای غرب ایران2345-25797120190522Agreement System in Ilami Kurdishبررسی نظام مطابقه در کردی ایلامی4972102910.22126/jlw.2019.1029FAحبیبگوهریدانش آموختة دکتری زبان شناسی، واحد ایلام، دانشگاه آزاد اسلامی، ایلام، ایران0000-0003-4199-8818زهراشرفخانیاستادیار گروه زبان شناسی، واحد ایلام، دانشگاه آزاد اسلامی، ایلام، ایراناکبرعزیزی فراستادیار گروه زبان انگلیسی، دانشگاه علوم پزشکی ایلامJournal Article20180508Languages make use of three mechanisms to code grammatical relations: word order, case marking, and agreement. In the present study, an attempt is made to investigate agreement and the factors affecting agreement in Ilami Kurdish. To achieve this goal, Givon (2004) and Dabirmoghadam (1392) were adopted as the theoretical framework. The data were derived from interviews with native speakers using targeted questions. Results indicated that in Ilami Kurdish, 'nominative-accusative' agreement mechanism is employed as the main tool to signal grammatical relations. Also, it was proved that agreement system in the investigated language is not tense/ transitivity- sensitive. Another finding is that agreement is the main tool to code subject. However, using agreement to code object is both optional and affected by some factors including '(in)definiteness', being (non)referential', '(non)topical', and '(un)incorporated'. While, these factors were found to have some repercussions for coding objects, they are, however, irrelevant in coding subjects in Ilami Kurdish. Finally, it was found that factors including 'grammatical aspect' and 'semantic roles' of subject and object have no implications for agreement in Ilami Kurdish.
lزبانها از سه سازوکار برای بازنمایی نقشهای دستوری استفاده میکنند که عبارتاند از ترتیب سازهها، حالتنمایی و مطابقه. در پژوهش حاضر نظام مطابقه و عوامل مؤثّر بر آن در کردی ایلامی بررسی شده است. برای انجام این کار، از روش توصیفی، مصاحبه و ضبط صدای گویشوران بومی بهمنظور استخراج دادههای لازم استفاده شده است. عوامل مؤثّر بر مطابقه که گیون (2004) آنها را بیان کرده است و همچنین روش کار دبیرمقدم (1392) بهعنوان دو منبع مهم مورد استناد قرار گرفتهاند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که در کردی ایلامی از نظام مطابقة فاعل مفعولی برای بازنمایی روابط دستوری فاعل و مفعول استفاده میشود؛ همچنین مشخّص شد که نظام مطابقه در کردی ایلامی گذرایی محور و زمانمحور نیست. دستاورد دیگر این است که در کردی ایلامی، مطابقه ابزار مهمّی برای بازنمایی فاعل دستوری است ولی کاربرد مطابقه برای بازنمایی مفعول هم اختیاری است و هم متأثّر از چندین عامل. ازجمله عوامل مؤثّر بر مطابقة پیبستهای مفعولی با مفعول میتوان به عوامل معرفگی - نکرگی، ارجاعی - غیر ارجاعیبودن، مبتدایی - غیر مبتداییبودن، انضمامی - غیر انضمامیبودن اشاره کرد؛ در حالیکه این عوامل در مطابقة مفعولی در کردی ایلامی تأثیرگذار هستند، امّا در صورتبندی فاعل مؤثّر نیستند. سرانجام اینکه در کردی ایلامی، نمود جملات و نقشهای معنایی در نحوه مطابقه وندها و پیبستهای نشانه مطابقه، عوامل تأثیرگذاری نیستند.
<strong> </strong>https://jlw.razi.ac.ir/article_1029_8dcde440cfa791a9e899fa761bff0384.pdfدانشگاه رازیمطالعات زبانها و گویشهای غرب ایران2345-25797120190522Peak Delay in Persian Intonational Phonology: Phonetic or Phonological?دیرکرد قله در واج شناسی آهنگ فارسی: رویدادی واجی یا آوایی؟7391103010.22126/jlw.2019.1030FAوحیدصادقیدانشیار گروه زبان انگلیسی و زبانشناسی دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)Journal Article20181029There are two competing views with respect to the tonal structure of Persian pitch accents. According to the first view, peak delay in Persian intonational grammar serves no phonological or contrastive function. This view assumes that the earlier or later peak alignment in Persian does not lead to contrasts in intonational meanings. As such, pitch accents in Persian are phonologically characterized as either L+H* or L*+H. According to the second view, it is assumed that both L+H* and L*+H exist in Persian intonational phonology, but they act at different layers of Persian prosodic structure: L+H* operates at the level of phonological word, while L*+H functions at the level of enclitic group. The present study addressed the phonetic behavior of Persian pitch accents in different prosodic contexts. The phonetic evidence found in this research shows that the tonal structure of Persian includes only one pitch accent, namely L*+H, whose peak (H tone) is realized with magnitude degrees of late alignment from no delay to long delay according to peak alignment continuum.
<strong> </strong>دربارة ساخت نواختی تکیه زیروبمی در زبان فارسی دو دیدگاه واجی متفاوت وجود دارد. یکی از دیدگاهها فرض میکند که دیرکرد قله در واجشناسی آهنگ فارسی فاقد نقش واجی و تمایزدهنده است؛ از این رو، وقوع زودهنگام یا دیرهنگامِ قله در تکیة زیروبمیِ خیزانِ فارسی باعث تفاوتهای معنایی نمیشود. برمبنای این دیدگاه، تکیة زیروبمی فارسی یا به صورت L+H* یا L*+H بازنویسی میشود. درمقابل این دیدگاه، دیدگاه دیگری نیز وجود دارد که فرض میکند هر دو تکیة زیروبمیِ L+H* و L*+H در دستور واجی آهنگ فارسی وجود دارند ولی حوزه عملکرد آنها در ساخت سلسلهمراتبیِ گفتار با یکدیگر متفاوت است: L+H* مربوط به سطح کلمة واجی و L*+H مربوط به سطح گروه واژهبست است. در پژوهش حاضر رفتار آوایی نواختها در تکیة زیروبمیِ کلمات با تکیة غیر آغازی در بافتهای نوایی مختلف بررسی شد. شواهد آوایی بهدستآمده نشان داد که در زبان فارسی تنها یک نوع تکیة زیروبمیِ دونواختی بهصورت L*+H وجود دارد که زمانبندی وقوع قلة این تکیه زیروبمی، بسته به بافت نوایی ساخت زنجیرهای گفتار (مانند جایگاه تکیه در سطح کلمه) و ساخت هجایی و زنجیرهایِ هجای تکیهبر متفاوت است. به این ترتیب میتوان چنین گفت که دیرکرد قله در واجشناسی آهنگ فارسی رویداد آواییِ پیوسته و غیر مقولهای است که میزان آن بهصورت پیوستاری از درجات مختلف از عدم دیرکرد تا دیرکرد زیاد بسته به عوامل نوایی مختلف متفاوت است.<br /> <strong> </strong>https://jlw.razi.ac.ir/article_1030_d952665ac41d8c1ec53979002fe12b73.pdfدانشگاه رازیمطالعات زبانها و گویشهای غرب ایران2345-25797120190522An Analytic Study of Compression in Cinema, Based on Conceptual Blending Theory: A Case Study of Dancing in Dustتحلیل فشرده سازی در سینما در چارچوب نظریه آمیختگی مفهومی در فیلم سینمایی رقص در غبار93115103110.22126/jlw.2019.1031FAآرزومولوی وردنجانیدانشجوی دکتری گروه زبان شناسی همگانی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران
گروه زبانشناسی همگانی، پردیس علوم تحقیقات خوزستان، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایرانساسانشرفیاستادیار گروه زبانشناسی همگانی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایرانالخاصویسیدانشیار گروه زبانشناسی همگانی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران
دانشیار گروه زبان و زبانشناسی، دانشگاه پیام نور، ایرانمنصورهشکرآمیزاستادیار گروه زبانشناسی همگانی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایرانJournal Article20181002Compression is one of the key concepts in Conceptual Blending Theory (Fauconnier & Turner, 2002) which as part of Cognitive Semantics seeks to render a general model for meaning construction. Compression helps human beings to perceive diffused consequent chains and logical reasonings. This study aims to analyze the hows and whys of compression in the light of CBT, in "Dancing in Dust", an Iranian film by Asqar Farhadi (1381). Outcomes reveal among the outer space vital relations, the representation is used more frequently than others and the rest of them like analogy, change, cause-effect, part-whole, time, disanalogy, and place consequently follow it. These relations are compressed in the blended space converting to inner space vital relations as uniqueness, identity, analogical time, category, and property. Besides, findings unveil the insufficiency of CBT in disclosing the temporal consequence of narration in the genre of film, although in grasping sophisticated ideas it is efficient.
<strong> </strong>فشردهسازی از مفاهیم کلیدی و نقطة عطف نظریۀ آمیختگی مفهومی (فوکونیه و ترنر، 2002) است. این نظریه که در چارچوب معنیشناسی شناختی تدوین شده است، درپی ارائة مدلی شناختی برای ساخت معنا است. فشردهسازی به انسان امکان میدهد تا بهطور همزمان زنجیرههای پیدرپی و پراکندة استدلال منطقی را کنترل و معنای آنها را درک کند. پژوهش حاضر سعی دارد با هدف تبیین فرایند فشردهسازی در ایجاد نوآوری، تصویرسازی و ماهیت پویای ساخت معنا در شبکة آمیختگی مفهومی به بررسی مضامین نهفته در فیلم <em>رقصدرغبار</em> به کارگردانی اصغر فرهادی (1381) بپردازد. یافتهها بیانگر آن است که رابطة حیاتی برونفضاییِ بازنمایی بهکاررفته، از بسامد تکرار بالایی نسبت به سایر روابط حیاتی برخوردار بوده و پس از آن، بهترتیب بسامدِ کاربرد روابط قیاس و تغییر، علّت - معلول و جزء - کل و درنهایت، روابط زمان، واسنجی و مکان قرار میگیرند که در فضای آمیخته در روابط حیاتی درونفضایی یکتایی، هویت، زمانسنجهای، رابطة مقولهای و ویژگی فشرده میشوند. افزون بر این، یافتهها نشان میدهد این نظریه در ایجاد مفاهیم نوظهور و پیوستگی معنایی کفایت قابل قبولی دارد، امّا بهنظر میرسد در بازنمایی انسجام روایی فیلم چندان توانمند ظاهر نمیشود.
<strong> </strong>https://jlw.razi.ac.ir/article_1031_e650ecb9f2e2d1bb1f534144b376f7b2.pdf