استعاره‌های مربوط به چشم و قلب در تبری: رویکردی شناختی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری زبان‌شناسی همگانی، دانشگاه رازی

2 عضو هیات علمی دانشگاه رازی کرمانشاه

3 زبان و ادبیات انگلیسی، ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران

چکیده

با در‌نظر‌گرفتن این مدّعای زبان­شناسان شناختی که معانی براساس تجارب مادّی بنیادی، مفهوم‌سازی می‌شوند، سعی بر آن است که روش‌های گوناگونی را که گویشوران تبری از واژه‌های دال بر دو عضو چشم و قلب به‌مثابة منابع مفهومی برای خلق اصطلاحات استعاری از آن‌ها بهره می‌گیرند بررسی شود؛ داده­های مورد تحلیل به­طور عمده از شانزده مصاحبه با گویشوران تبری و پرسش­نامه ای که دانش آنان درمورد دو مفهوم چشم و قلب را بررسی می­کرد، به­دست آمده است؛ همچنین داده­ها را یکی از نویسندگان که خود بومی تبری است، بررسی کرده است. نتایج پژوهش، نشان داد که استعاره­های شکل­گرفته براساس دو مفهوم قلب و چشم بر دو باور استعاری استوارند که به­ترتیب عبارت­اند از: «بینایی، تفکّر، شناخت و فهم»؛ «قلب ظرف است»؛ «قلب اندام است»؛ و «ضربان قلب، احساس است». ادّعایی که با درنظرگرفتن این استعاره‌های مفهومی زیرین، می‌توان مطرح کرد این است که «اندام ادراکی، نشان‌گر خود ادراک است».

کلیدواژه‌ها