2
دانشآموختۀ کارشناسی ارشد زبانشناسی، دانشگاه رازی
چکیده
جایگاه بنیادین زبان در ادبیات به عنوان عمدهترین وسیلۀ خلق اثر هنری حقیقتی انکارناپذیر است. زبان در آثار ادبی تا آن اندازه متفاوت و دگرگون میگردد که همچون زبانی منحصر به فرد مورد مطالعه قرار میگیرد. در این میان، یکتایی زبان غزلیات حافظ و شعریت منحصر به فرد آنها قرنهاست که خوانندگان را متحیر کرده است. منتقدان ادبی بسیاری کوشیدهاند با استفاده از شیوههای مختلفِ نقد این یکتایی را توضیح دهند. در همین راستا، در بخش رویکردهای زبانشناختی باور بر این است که عامل اصلی ”شعرآفرینی“ به طور کلی هنجارگریزی معنایی است. در این پژوهش غزلیات حافظ مورد بررسی قرار گرفت و مصادیق هنجارگریزیهای معنایی در آنها مشخص شد. تلاش شد تأثیر و اهمیت هنجارگریزیهای به کار رفته در اشعار حافظ و سبک شعری او مورد تحلیل قرار گیرد.دادههای به دست آمده مشخص کرد هنجارگریزیهای معنایی بیشتر از نوع انسانپنداری و گیاهپنداری هستند. نتیجهگیری دیگر تحقیق تأیید این دیدگاه بود که هنجارگریزی معنایی از نوع تجسمگرایی عامل اصلی ایجاد کلام شاعرانه و رهایی دالها از قوائد زبان هنجار است.